تکنولوژی مورد استفاده من به حد عصر حجر تقلیل یافته است.
گوشی موبایلم که بیشتر از دوساله دارمش، سر ناسازگاری گذاشته. امروز داشتم با استادم صحبت می کردم، البته بماند که دو ساعت حرف زدیم ولی اول صحبت مون شارژ شارژ بود، وسط حرف استادم بوق زد و قطع شد و بعدش هم که زدم به برق، نتونستم بلافاصله تماس بگیرم. گفتم استادم می گه از عمد قطع کردم!
لپ تاپمو که نگو. اون ویروسی که قبلا از فیس بوک گرفته بود، و پیر شدن اش بس نبود، حالا صداش هم قات زده. یه خش وحشتناکی می ندازه که از شنیدن هر گونه فایل صوتی و تصویری پشیمون می شی. قبلا هم یه بار اینطوری شده بود. داره می میره دیگه.
دوربین ام هم ... خوبه ولی پروفشنال نیست. دنبال یه دونه خوبشم. وای کلی عکس خوب می گیرم باهاش.
تابستون سال بعد! تا اون موقع قرارداد سلفونم هم تموم می شه، پس انداز هم می کنم، یه مک می خرم، یه آیفون، یه دوربین خوب.
اشکال نداره هر وقت پولت جور شد یکی می خری .... خاطراتتو قشنگ می نویسی
به من هم سر بزن
کمک می خوای رفیق؟
به این می گن دوست! ممنون عزیزم
سلام دوست عزیز وبلاگ جالبی دارید عکسای جدید جعبه به دردت
می خوره امیدوارم از قالب جدید جعبه خوشت بیاد