ز درد من بسوزد سینه تو
شود غمگین دل بی کینه تو
نباشد تا به چشم خود ببینم
غبار آلوده آن آیینه تو
هر کجا رفتی پس از من
محفلی شاد است و روشن
یاد من کن یاد من کن
هر کجا دیدی به بزمی
عاشقی با لب گزیدن
یاد من کن یاد من کن
هر کجا سازی شنیدی
از دلی رازی شنیدی
شعر و آوازی شنیدی
چون شدی گرم شنیدن
وقت آه از دل کشیدن
یاد من کن یاد من کن
هر کجا رفتی پس از من
محفلی شاد است و روشن
یاد من کن یاد من کن
هر کجا دیدی به بزمی
عاشقی با لب گزیدن
یاد من کن یاد من کن
هر کجا سازی شنیدی
از دلی رازی شنیدی
شعر و آوازی شنیدی
چون شدی گرم شنیدن
وقت آه از دل کشیدن
یاد من کن یاد من کن
یاد من کن یاد من کن
بی تو در هر گلشنی چون بلبل بی آشیان، دیوانه بودم
سر به هر در می زدم وانگه ز پا افتاده در میخانه بودم
گر به کنج خلوتی دور از همه خلق جهان بزمی به پا شد
واندر آن خلوت سرا پیمانه ها پر از می عشق و صفا شد
چون بشد آهسته شمعی، کنج آن کاشانه روشن
تا رسد یاری به یاری، تا فتد دستی به گردن
یاد من کن، یاد من کن
بانو دلکش
سلام
اومدم پیشاپیش عید نوروز را بهت تبریک بگم
سلامت و موفق باشید.
ممنون عید تو هم مبارک؛ سال خوبی داشته باشی
سلام غزاله بانو
عیدت مبارک...سال بسیار خوب و پرباری برات آرزو می کنم سرشار از شادی، سلامتی، آرامش و هر آنچه که می خواهی...
ممنون جوجه اردک جان
برای تو هم همین طور