چرا دیو؟ چرا دلبر؟

همیشه یه سوال هایی تو ذهنت هست، سوال های بزرگ، سوال های کوچک، سوال های مهم، سوال های نه خیلی مهم. جواب بعضی سوال ها ساده است، یه کم فکر می کنی یا می پرسی، یادت می یاد، جواب بعضی سوال ها سخت تره، باید بیشتر فکر کنی، بیشتر ببینی، بیشتر بپرسی، بعضی سوال ها هم جواب ندارن، یا دارن ولی من و تو و آدمای دیگه نمی دونیم. اینا از اون سوال های با حال هستن. از اون هایی که می ارزه آدم عمرش رو بذاره روشون تا به یه جواب برسه. شاید هم هیچ وقت به جواب نرسی ولی وقتی همه وجودت خواستن باشه، خودت می شی جواب. و بقیه می آن از تو می پرسن، در حالی که خودت خودت رو بزرگ ترین علامت سوال می دونی.... مث اون سوال همیشه بزرگ: از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ یا این که من کی ام؟ (شده تا حالا جلوی آینه ایستاده باشی و عمیق به خودت فکر کنی و ترسیده باشی از اینکه نمی دونی کی هستی، این صورت توست یعنی چه؟ چرا مسوول این بدنی؟ و بعد یهو تلفن زنگ بزنه و یادت بیفته با دوستت قرار داشتی و از این حال در بیای؟)

من وقتی سر حالم، می خندم، می رقصم، واسه خودم آواز می خونم، ذهنم باز می شه و سوال می پرسم. از خودم. یکی از سوال های من اینه که معیار ذهن ما آدم ها چیه و از کجا اومده. این که می گیم فلانی بلند قده، خب آره، معیارمون متوسطِ قدِ بقیه آدمایی یه که دیدیم. اما یه چیزایی رو من نمی دونم معیارش چیه. مثلا این که می گیم فلانی خوشگله. چرا این طوری فکر می کنیم. چه قالبی، چه خط کشی تو ذهن ما هست، از کجا اومده؟ چه جوری تشخیص می ده؟ کی میگه چشم درشت قشنگ تره؟

چند روز قبل داشتم برای امتحان anthropology می خوندم، یه چیزایی توجهم رو جلب کرد. داشتم راجع به تکامل انسان می خوندم (جالب ترین موضوع روی زمین). به زبون ساده اکثر دانشمندا اعتقاد دارن که نسل ما از primates مشتق شده (آغازیان). ولی ما تنها آدم های تو این دنیا نبوده ایم. ما با گونه های دیگری از انسان ها هم زمان روی کره زمین زندگی می کرده ایم (چقدر هیجان انگیز!) و به عللی، جنگ، یا انقراض طبیعی نسل اونها به علت قوی تر بودن ما (چه حس خوبی بهم میده گفتن این جمله اخیر: قوی، ما...) اون ها از بین رفته ان. حتما اسم نئاندرتال ها رو شنیدی. اونها هم یکی از این  گونه های هم زیست با ما بوده اند. البته همه اینها پیشنهاده چون نمی شه صد در صد اثبات اش کرد.حالا چه طوری هم ما آدم بودیم (و هستیم البته!) و هم اونها، و در عین حال با هم فرق داریم؟ به علت یه سری تفاوت های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی. مثلا حجم مغز ما بزرگ تر از آنها بوده. یا ما از نظر استخوان بندی ظریف تر از اونها بوده ایم.

  • یا: آنها فاقد چانه بوده اند،
  • یا: آنها استخوان برجسته ای در قسمت ابرو داشته اند،
  • یا: آنها پیشانی کوتاهی داشته اند.

یه کم آشنا نیست برات؟ به نظرت یه آدمی که چانه نداره (مثلا غبغب بزرگ)، یا یه آدم با اخم همیشگی، آدمی با پیشانی کوتاه زیباست؟ یا آدمی مثل اکثر ماها؟ آنها این طوری بوده اند، ما نبوده ایم. متوجه منظورم شدی، نه؟

فرضیه ای که به ذهن من میرسه اینه که اون قالب ذهنی برای محک زدن زشتی و زیبایی آدم ها از میلیون ها سال قبل در ذهن ما نقش بسته، قالبی که این طوری برامون تعریف میکنه: هرکه از خود ماست، هرچه متعلق به ماست، هر چه در قلمرو ماست، خوب و قشنگه. دشمن و هرچه متعلق به اوست، بد و نازیباست. عجب خودخواهی هستیم ما. و چه خوب آمار می دانیم: شبیه اکثر ما.... بیچاره اقلیت ها.

فکر کنم این اولین فرضیه ای بود که تو تکامل به ذهنم رسید. ادامه اش می دم. جالبه.  

 

اسم روز: کسری (ایرانیِ عربی شده، پسر) = خسرو، شاه، پادشاه ایران باستان