خوراک، پوشاک، مسکن

یادمه می گفتن دبستان، سال دومش سخته چون تحریری یاد میگیرین، سال سوم راحته، سال چهارم سخت میشه چون تاریخ جغرافی به درساتون اضافه میشه. سال سوم تاریخ جغرافی نداشتیم، جایش علوم اجتماعی داشتیم که خیلی درس با حالی بود، همه اش داستان یه خانواده بود (خانوادة آقای احمدی انگار) که یه بار هم دخترشون گم شده بود تو مسافرت (عجب بچه خنگی!) و رفته بود پیش پلیس و پلیس تحویلش داده بود و الی آخر. اجتماعیِ سال های بالاتر، دیگه از این خبر ها نبود که سر درس حلوا پخش کنن و قصه به هم ببافن، باید چیزهای سخت سخت یاد می گرفتیم (خب به نسبت ذهن اون موقع مون!) دیگه جدی شده بود. نمی دونم چه سالی بود که اولین درس ما با نیاز های انسان شروع شد و اول از همه، نیازهای پایه یعنی خوراک، پوشاک و مسکن رو یادمون دادن. خب معلومه که آدم به اینا نیاز داره. خیلی آسون بود. درس های اول همیشه راحتن!

اما الان که بیشتر به این قضیه فکر می کنم، می بینم که این نیازهای بنیادی، اونقدر هم ساده نیستن که قبلا فکر می کردم. به خوراک نیاز داریم، خب، اگه نباشه می میریم، یعنی این یه نیاز بیولوژی و کاملا فیزیکی یه. نیاز به لباس هم حداقل 99% بر همین اساسه، یعنی چون یه موجود تکامل یافته عجیب غریب هستیم، فقط یه مغز فوق العاده داریم و بس. از جمله چیزهایی که نداریم پشم و پیلی یه که زمستون ها گرم مون کنه. (اون 1% رو گذاشتم برای انتخاب آگاه برای پوشش، فکر می کنم این تو ذات ما باشه که نمی خواهیم حداقل تمام مواقع کاملا برهنه باشیم). خب این 2 تا قبول اما نیاز به مسکن دیگه از کجا می آد؟درسته که باز یه مقداریش فیزیکی یه (همون سرمای زمستون)، اما همه اش این نیست. چرا ما دوست داریم خونه داشته باشیم؟ اصلا این به آدم ها هم ختم نمیشه، خیلی از موجودات دیگه هم (تا اون جا که من می دونم، همه شون) این نیاز رو دارن، ولی چرا؟ آیا برای اینه که دوست داریم:

 1-  با خودمون خلوت کنیم؟

 2- جایی از آنِ خودمون داشته باشیم؟ (خب این چند درصد مربوط به علاقه انسان به مالکیت، ولی من فوقش10% رو به این میدم، خیلی پولدارها همه عمرشون رو اجاره نشینی می کنن).

3- دیگه؟

من تو خط همون 1- هستم. خلوت شخصی. آخ واقعا لازمه. برای بعضی ها کمتر، برای بعضی های دیگه مثل من بیشتر. چرا؟

باید راجع بهش فکر کنم. به نظر یه موضوع تحقیق بالقوه می آد. باز راجع بهش می نویسم.

راستی، از امشب تصمیم دارم اسم های قشنگی رو که بلدم برات بنویسم (یکی از کلکسیون های من، کلکسیون اسم های زیباست). هر شب یکی، و با خودم شروع می کنم.

اسم روز: غزاله (دختر، عربی) = 1- آهوی ماده 2- معشوق 3- خورشید